سهشنبه، ۲۱ اکتبر، ساعت ۷ عصر، بنیاد «سینما بدون مرز» CWB Foundation در مراسمی در سالنِ زیبایی در شهر سانتا مونیکا، فیلمساز برجسته «رودریگو گارسیا» را به پاس یک عمر دستاورد هنری و نقش برجستهای که در سینمای جهان داشته، با اهدای جایزهٔ معتبرِ (پلیبرفراز مرزها) Bridging The Borders Award مورد تقدیر قرار داد.
این جایزه پیشتر به فیلمسازان افسانهای چون آندره وایدا و اصغر فرهادی اهدا شده بود و بدین ترتیب رودریگو گارسیا نیز در جمعی از بزرگترین چهرههای تاریخ سینما قرار گرفت.
در حالی که سالن مملو از هنرمندان و حرفهایهای صنعت سینما بود، بیژن تهرانی، رئیس و بنیانگذار بنیاد «سینما بدون مرز»، با خوشآمدگویی خود، مراسم را آغاز کرد:

«مدعوین گرامی، خوشحالیم که امشب در کنار ما هستید تا هنر شگفتانگیز رودریگو گارسیا را جشن بگیریم. امشب، تازهترین اثر او، فیلم «حماقتها» The Folliesرا خواهیم دید، اثری که بازتابی از حساسیت منحصربهفرد و درک عمیق او از احساسات انسانی است.
پس از نمایش فیلم، همراه با شما در این مراسم ویژه، جایزهٔ ویژهای به رودریگو گارسیا به پاس دستاوردهای برجستهاش در عرصهی فیلمسازی اهدا خواهد شد.»

پس از سخنان بیژن تهرانی، فیلم «حماقتها» به نمایش درآمد. این فیلم که پیشتر نیز به خاطر روایت شاعرانه و بار عاطفیِ عمیقش، مورد تحسین قرار گرفته بود، بار دیگر توانایی گارسیا را در پیوند دادن روایتهای انسانی، با هوشمندی و ظرافتی مثالزدنی به نمایش گذاشت. و در فیلمی که سرشار از جزئیات انسانی است و نشان میدهد چگونه کارگردان میتواند از دل سادهترین موقعیتهای زندگی، سینمایی بیافریند که در ذهن تماشاگر ماندگار شود.
تماشاگران نیز در پایان فیلم، با تشویقهای ممتد، قدردانی عمیقشان را نشان دادند.
پس از نمایش فیلم «سوزان مورگان کوپر» فیلمساز پیشرو در سینمای مستند و عضو هیئت مدیرهٔ بنیاد «سینمای بدون مرز» در سخنانی جایزهٔ «پلی بر فراز مرزها» را به خاطر یک عمر دستاورد هنری به رودریگو اهدا کرد. او سخنانش را چنین آغاز کرد و طی سخنانی گفت:
«من مستندساز و یکی از اعضای هیئتمدیرهٔ بنیاد «سینمای بدون مرز» هستم؛ بنیادی که به همت بیژن تهرانی بنیانگذاری شده و هدفش ترویج و حمایت از سینمای بینالمللی است. مایهی افتخار عمیق من است که امشب در این مراسم ویژه گرد هم آمدهایم تا از فیلمسازی تجلیل کنیم که آثارش از مرزها، فرهنگها و نسلها فراتر رفتهاند.
فیلمهای رودریگو همیشه پنجرهای به روح انسان بودهاند. از “نه زتدکی” Nine Lives “مادر و فرزند” Mother and Child گرفته تا “آخرین روزهای در صحرا” Last Days in The Desert، “چهار روز خوش” Four Good Days و “فامیلیا” Familia و تازهترین اثرش «حماقتها» The Follies، او تصاویری شاعرانه و انسانی از مردمان درگیر در ظرافتها و پیچیدگیهای زندگی به ما عرضه کرده است. سینمای او آرام سخن میگوید اما عمیقاً به دل مینشیند، کاوشی در عشق، گناه، رستگاری و پیوندهای نامرئیای که همهٔ ما را به هم متصل میکنند.
به عنوان فرزند گابریل گارسیا مارکز، رودریگو نه تنها عشق به قصهگویی را از پدر به ارث برده بلکه موهبتِ یافتن جادو در زندگی روزمره و حقیقت در سکوت را نیز از والدین خود گرفته است. با این حال، صدای او کاملاً یگانه است؛ شاعرانه، انسانی، مهربان و در عین حال سراسر سینمایی.
این جایزه به خاطر یک عمر دستاورد هنری به هنرمندانی اهدا میشود که آثارشان میان فرهنگها پل میسازد و در جایی که جدایی وجود دارد، درک و همدلی میآفریند. رودریگو در آثارش چنین کرده است. او از خلال شخصیتها و مبارزات درونیشان به ما یادآوری میکند که انسانیت مرزی نمیشناسد. پلی میان انسانها، جهانها، و هنر و خودِ زندگی…»
در این مراسم صمیمی، بیژن تهرانی به نمایندگی از بنیادِ «سینمای بدون مرز»، تندیسِ بلورینِ «پلی بر فراز مرزها» را به خاطر یک عمر دستاورد هنری، به رودریگو گارسیا اهدا کرد و گارسیا در سخنرانیِ کوتاهی ضمن تشکر گفت:
«واقعاً این صمیمیترین و دوستداشتنیترین جمع ممکن است، بودنم در جمع شما، هم مایه لذت است، هم افتخار.
“از بنیاد سینمای بدون مرز، بهویژه از بیژن تهرانی نویسنده، فیلمنامهنویس، کارگردان، منتقد و مورخ سینما، و در حقیقت یک «ارکسترِ یکنفره» که سرشار از شور و عشق سینما است، سپاسگزارم. او همان کسی است که اگر روزی قرار باشد کسی شرححال یا مرثیهاتان را بنویسد، انتخابِ اولتان باید باشد! من عمیقا خودم را مدیون او میدانم.
یکی از دوستانم وقتی شنید قرار است امشب جایزه «یک عمر دستاورد هنری» را دریافت کنم، برایم پیام داد: «چند سالته مگه؟!» و راست میگفت. فکر میکنم به سنی رسیدهام که وقتی ناخواسته به گذشتهام نگاه میکنم، زمانِ زیادی طول نمیکشد تا بفهمم چقدر خوششانس بودهام. انگار همیشه از مرگ گریختهام! فیلمهای بیشتری از بسیاری از کارگردانان را دقیقاً همانطور که میخواستم، ساختهام. پس باید قدر آن را بدانم. البته وقتی میگویم «همانطور که میخواستم ساختهام»، منظورم این نیست که آنها را بهتنهایی ساختهام. بازیگرانم نقش بزرگی در تولید فیلمهایم داشتهاند و آنها بوده اند که بازیگران خوبتر و نامهای بزرگتر را جذب کردهند. اما پیش از بازیگران، همیشه تهیهکنندگانم هستند.
من افتخار همکاری با تهیهکنندگانِ فوقالعادهای را داشتهام. جان اَبنت، که نخستین فیلمم را تهیه کرد و از آن پس در پروژههای زیادی با من همراه بوده است، حتی برای فیلم اول، بخشی از سرمایه شخصیاش را گذاشت و بعد «جولی لین» آمد که بعدتر با بانی کرتیس همراه شد. چه میتوانم بگویم؟ میدانستم انسانهای وفادار و قابلاعتمادی هستند، اما وقتی خودم را با آنها در بیابان دیدم در حالی که مشغول ساختِ فیلمی دربارهی عیسی مسیح بودیم، با خودم گفتم: «لعنتی، این زنها…!»
حتی وقتی پول خودشان را در فیلم نمیگذاشتند، باز هم تهیهکنندگان مستقلی بودند که همانطور که میدانید، یعنی دو سال کار با احتمال حقوق گرفتن در پایان! آخرین «کامیکازه»های من، خراردو گاتیکا و پابلو سیمبرون، تهیهکنندگان مکزیکی هستند که پروژههای اخیرم از جمله «حماقتها» را تولید کردهاند.
در طول زندگیام، با همکاران فوقالعادهای کار کردهام، بسیاری از آنها امشب همینجا هستند. تدوینگران، فیلمبرداران، طراحان و افرادی که دههها با من همراه بودهاند، مانند مارکو روسیو و چیفو لوبزکی، کسانی که من به آنها «اهالی عمر» میگویم.
و البته نماینده و دوست عزیزم آدریانا آلبرگتی، همراه با چلسی رادلر، آری گرینبرگ و دیوید کولدن — که یک وکیل «قلدر» است، (و من به او نیاز دارم، چون در این زمینهها خیلی خجالتیام!).
و همسرم… چه میتوانم بگویم؟ همیشه حامی من بوده است، هرچند در مورد فیلمهایم همیشه صادقانه نظر میدهد! چون از این فیلم آخر چندان ناراضی نبودم، تصمیم گرفتم آن را به او تقدیم کنم، به این ترتیب، دیگر چه میتوانست بگوید؟! و در نهایت دخترانم که باعث میشوند واقعبین بمانم. دخترم اینس یکبار از من پرسید: «بابا، چرا توی همهی فیلمهات یکی باید بمیرد؟» و دخترم ایزابل، وقتی حدود دوازده سال داشت، بعد از آنکه حدود یک دقیقه درباره یکی از فیلمهایم حرف زدم، نگاهم کرد و گفت: «پاپی، تو کارگردان مشهوری نیستی!»
پس سپاس از خانوادهام، همکارانم، تهیهکنندگانم، دوستانم و همهی کسانی که باعث شدند این مسیر ممکن شود. و دوباره از بنیاد سینما بدون مرز برای این افتخار مهم از صمیم دل تشکر میکنم.”
…و رودریگو که امیدِ آیندهٔ سینمای مستقل است

کارنامه سینمایی رودریگو گارسیا کارگردان جوان، خلاق و از امیدهای سینمای پویا و نوجو، بازتابی از روحِ انسانی و جهاننگری اوست. فیلمهایی چون “نه زندگی” (۲۰۰۵)، “مادر و کودک” (۲۰۰۹)، آلبرت نابز” (۲۰۱۱) و “آخرین روزها در صحرا” (۲۰۱۵) همگی تصویری چندلایه از انسان و روابط انسانی ارائه میدهند. گارسیا به خاطر توانایی در هدایت بازیگران و خلق لحظاتِ عاطفیِ عمیق، شناخته میشود. او با هنرمندانی چون «گلن کلوز، نائومی واتس، آنت بنینگ، ایوان مکگرگور و رابین رایت» کار کرده و آثاری ماندگار آفریده است. سبکِ رودریگو با آرامش ظاهری اما نیروی احساسی پرقدرت و همدلیِ کمنظیرش شناخته میشود. گارسیا همچنین در دورانِ طلاییِ تلویزیون تأثیرِ قابلتوجهی داشته و اپیزودهایی از مجموعههای شاخصی چون”سوپرانو”شش فوت زیر خاک” و “کارناوال” را کارگردانی کرده است. این گستره فعالیت، توانایی او را در روایتگری در قالبهای گوناگون به اثبات میرساند.
تحسین نسبت به رودریگو گارسیا، فراتر از مرزهای هالیوود است. اصغر فرهادی، فیلمساز ایرانی برنده دو جایزهی اسکار، بارها احترام عمیق خود را به آثار او ابراز کرده است. پیش از ساخت فیلم برنده اسکار خود «جدایی نادر از سیمین،» فرهادی از بازیگرانش خواست تا فیلم “نه زندگی” ساختهٔ گارسیا را ببینند تا با ظرافت و پیوستگیِ روایتِ شخصیتها آشنا شوند. فرهادی که هماکنون در فرانسه مشغول فیلمبرداری پروژه تازهای است، پیامی صمیمانه برای تبریک به رودریگو گارسیا به مناسبت دریافت جایزه «پلی بر فراز مرزها» ارسال کرده و تأکید کرده است که آثار گارسیا تأثیری جهانی بر هنرِ سینما داشتهاند.
رودریگو گارسیا همچنین فرزند نویسنده افسانهای و برنده نوبل ادبیات گابریل گارسیا مارکز است. او در کنار فیلمسازی، با نگارش کتاب “وداع با گابو و مرسدس، خاطراتی از پدر و مادرم” ( که توسط وازریک درساهاکیان به فارسی ترجمه شده) یاد پدر و مادر خود را زنده نگه داشته است. این کتاب نگاهی صمیمی و تأثیرگذار به زندگی آنان دارد و نشان میدهد چگونه ارزشها و دیدگاههایشان الهامبخشِ جهانبینی هنری گارسیا بودهاند.”
“از طرف بنیاد «سینما بدون مرز»، مایلم از سینماهای لملی برای همکاری ارزشمندشان در برگزاری این مراسم تشکر کنم. سپاس ویژه از آیزاک وید، مدیر سینما رویال لملی ، برای حمایت و هماهنگی بینظیرش در اجرای بیدغدغهی برنامه.
همچنین از فریبرز یوسفی، فعال فرهنگی لسآنجلس، به خاطر تلاشهایش در معرفی و ترویج این رویداد سپاسگزارم. از سم تهرانی و گرنت گودکیند نیز برای فیلمبرداری و عکاسی حرفهایشان در طول مراسم تشکر میکنم.
برگزاری این رویداد بدون حمایت مالی کیلی بجِر، سوزان مورگان کوپر و چال نافوس – اعضای محترم هیئت مدیره بنیاد «سینما بدون مرز» ممکن نبود.
و در پایان، سپاس و قدردانی ویژه از رودریگو گارسیا که با حضور خود این شب را افتخارآمیزتر کرد و این جایزه را پذیرفت.”
بیژن تهرانی

