Skip to main content

🔹طی آن دوازده روزِ کابوس‌وار و تجربه تلخ و وحشتناکِ جنگی که غافلگیرمان کرد و بر سرمان آوار شد، یکی از نگرانی‌های جدیِ من احتمالِ آسیب دیدنِ آثار تاریخی و فرهنگی ایران بر اثر اصابت موشک یا موج انفجار و عواملی از این دست بود.

🔹البته این نگرانی را سال‌هاست احساس می‌کنم؛ به دلیلِ جهل و ناآگاهیِ برخی مردم از یک سو و بی‌توجهی و نالایقیِ بسیاری از مدیران و مسئولانِ دولتی و متولیانِ رسمیِ حفظِ میراث فرهنگی از سوی دیگر. (و چه تأسفبار است خسارت‌های بی‌‌شماری که هر روز بی‌دخالت دشمنِ خارجی به این آثار وارد شده و می‌شود!) این میراثِ ارزشمندِ ملی و تاریخی نه فقط به ایرانیان که به کل جامعۀ بشری تعلق دارند. انسان‌ها فانی‌اند اما وجه زیبای انسانیت و روحِ انسان‌ آفرینشگر (به مثابۀ میراثی برای آیندگان) در هر اثر فرهنگی و هنری به یادگار می ماند و باید بماند و مراقبت شود.

🔹سمیرا علیخانزاده، در دوره‌ای از کارهایش درگیرِ بیانِ تصویریِ این مفهوم شد؛ اشاره‌ام به آثاری است که یک فرشِ زیبای ایرانی (فرش واقعی و نه تصویرِ آن) در پس‌زمینه قرار دارد (محفوظ مانده) و تصویر زنی در پیش‌زمینه به ما خیره شده؛ گویی این برهم‌نمایی، تجلیِ رابطه‌ای است میان زن/انسانِ آفرینش‌گرِ زیبای حاملِ زیبایی ( عطف به گل‌هایی زیبا که در دست گرفته)، و هنر -این‌جا در قالب یک فرش زیبای واقعیِ محصولِ انسان‌ها، معمولاً زنان و دختران- که می‌تواند راز هستی را، در مطلوب‌ترین شکل خود، به نمایش بگذارد.
تصویرِ زنان در این مجموعه گاه به وضوح دیده می‌شوند و گاه چهره‌شان در پس‌زمینه حل و ناپدید شده؛ اشاره‌ای یا تأکیدی بر فانی بودنِ انسان و باقی ماندنِ اثرِ او.   ‌

🔹دیدن کارهای سمیرای عزیزم همیشه من را به هیجان می‌آورد. حالا هم با اشتیاق منتظرم تا اثر دیگری از او را از مجموعهٔ “زوالِ باشکوه” (۹۹-۱۳۹۴) این بار کنار کارهای هنرمندانِ شاخص و برجستۀ دیگری ببینم که مثل سمیرا، عکس برایشان فراتر از تعریف و کارکردِ معمول و متعارفِ آن، ماده و امکانی است برای بیان هنریِ ویژۀ خود و بازنمایی جهان و انسان و هستی از منظری تازه و در قالبی متفاوت.

♦️تصاویر: از مجموعهٔ فرش ایرانی
(سمیرا علیخانزاده)
تصویر اول: ۱۳۸۸- از مجموعهٔ موزهٔ بریتانیا
تصویر دوم: ۱۳۹۲- از مجموعهٔ بنیاد فرجام

*️⃣ نمایش گروهی «یا» . گالری ایوان
(زیرزمین دستان با همکاری گالری ایوان.)