گاهی به کتاب دو جلدی فرهنگ سینمای فارسی نوشته وحید علیرضایی (نشر عنوان)
“فرهنگ سینمای فارسی” حاصل تلاشهای ۱۵ سالهٔ وحید علیرضایی است که بیشتر از اینکه بر اساس روشِ نقد و پژوهش سینمایی تالیف شود، بر اساس روشِ علمی تاریخی، نوشته شده است. در نگرشِ فرهنگنامهای بر اساس اسلوب تاریخی، مولف مکلف است به تمام آثار ساخته شده در آن برهه تاریخی اشاره و بدون پیش زمینهٔ ذهنی/ هنری به آن آثار نگاه کند. شیوهای که در آثار مکتوب پیشین و مشابه، نمونهاش دیده نمیشود. کتابهایی که با نادیده گرفتن فیلمهای کم ارزش و بی ارزش، بیشتر بار کمی و کیفیِ خود را روی فیلمهای مشهورتر و شناخته شدهتر و از نظر هنری با ارزشتر گذاشته بودند.

در این فرهنگ، به تمام محصولات سینمای ایران، فارغ از ارزشهای هنری، اشاره شده اما این اشاره و گنجاندن آنها در فهرست، به معنای همسنگ کردن آثار نیست، همچنانکه در پژوهشِ تاریخی و ضمن بررسیِ دورههای تاریخی، محقق، دورههای شاهی در تاریخ سیاسی را به یک اندازه ارزشگذاری نمیکند. در این فرهنگ، نقدها بر اساسِ نگاهِ سینمایی، دوره تاریخی نقد اثر و در نهایت اهمیت فرهنگیِ آنها بررسی شده است و گذر زمانی در حدود نیم قرن، از آخرین تولیدات فیلمهای بررسی شده در کتاب، مجالی مناسب برای بررسی دیگرگونه فیلمها ایجاد کرده و در مواردی هم شاهدیم آثاری که پیشتر نادیده گرفته شده بودند با تماشای دوباره ارزشهای نهفتهٔ آن، بازتعریف شده اند. آثاری که پیشتر و در دورهٔ اکران به واسطهٔ دلایل غیرفرهنگی یا هنری توسط منتقدین دیده نشده و در غبار زمان گم شده بودند، در بازبینی مجدد میتوان بارقههایی از هنر و خلاقیت را در آنها دید. آثاری همچون دختر کوهستان، افق روشن، سرسام، گلنسا، باباکرم، حسن دینامیت، موسرخه، اعجوبه ها، جوجه فکلی و … در این کتاب دوباره دیده و دربارهٔ آنها منصفانه نوشته شده است و در برابر بعضی آثار که به واسطه نگاه جانبدارانهٔ منتقدینِ آن دوره، سعی در بزرگنماییِ ارزشهای آنها داشتند، گذرِ زمان نشان داده که فقط هیاهوی رسانهای باعث دیده شدن این فیلمها بوده و این کتاب نقدهایی واقعگرایانهتری از آنها کرده است.

این نوع نگاهِ سراسری به تمام آثار تولیدی، حداقل تا این تاریخ در ایران سابقه نداشته است.
یکی از چالشهای بزرگ برای تدوین یک فرهنگ سینمایی، برای آثار ساخته شده در برههٔ زمانیِ ۱۳۰۹ الی ۱۳۵۷ که دورهٔ اول سینمای ایران از لحاظ تاریخی است، عدم دست یابیِ کامل به همهٔ تولیدات آن دوره است. در دورهای که مسئولین فرهنگیِ دوره پس از انقلاب، تلاش زیادی برای حذف و نادیده گرفتن این دورهٔ تاریخی را از سینمای ایران دارند و اکثرِ آثارِ تولید شده در آن دوران را با نامهایی چون ابتذال به حاشیه میرانند و حذف میکنند، هیچ مرجع و مکانی برای آرشیو و نگهداری از این آثار که بخشی از میراث و تاریخ سینمای این مرز و بوم بودند در نظر گرفته نشده است. در این
بیسامانیِ اطلاعات، پیدا کردن فیلم و منابع مکتوب، که همچون آثار تولیدی برای آنها هم متولی وجود ندارد، کاری بسیار سخت است.
مولف و کسانی که به دنبالِ نوشتنِ آثار تحقیقی و پژوهشی در مورد سینمای قبل از انقلاب هستند به خوبی واقفند که حدود ۱۵ درصدِ فیلمهای شناخته شده در این دوره، یعنی نزدیک به ۲۰۰ فیلمِ ساخته شده در پیش از انقلاب ۵۷، در دسترس نیست که مطابقِ مستندات حدود ۱۰۰ فیلم بطور قطع و یقین کاملا از بین رفته اند. از فیلمهایی چون آبی و رابی به عنوان اولین فیلمِ بلندِ سینمای ایران ، بوالهوس، ولگرد (مهمترین فیلم ساخته شده ایران در دهه بیست)، طوفان زندگی، انتقام برادر، شیطان در می زند، فردوسی، لیلی و مجنون و… هیچ نسخه ای در حال حاضر وجود ندارد و از سرنوشتِ ۱۰۰ فیلم دیگر خبری به صورت رسمی اعلام نمیشود و احتمالا در آینده، آیا احتمال دارد این آثار منتشر شوند یا نه؟ هر چند در نبودِ متولی و مسئول فرهنگی دولتی و دلسوز، امیدی به ارگانهای رسمی نیست و این آثار و همچنین آثارِ موجود را مولف مجبور است از بازار غیر رسمی تهیه کند که دارای کیفیت مطلوبی نیستند و نقد و بررسی نسخه هایی که کامل نیست و کیفیت مناسبی ندارد، به مراتب سختتر و غیر اصولی است و برای همین، اظهار نظرهای فنی درباره این فیلمها نباید در چنین فرهنگنامهای گنجانده شود. مولف در این موارد مجبور است درباره کلیت اثر نظر بدهد و انتظار از چنین فرهنگنامههایی در این حد باید باشد و نگرشِ تاریخی و پژوهشی باید جایگزین نگرشِ سینمایی به آثار بشود که در این کتاب تا حدودی رعایت شده است. ترفند مولف برای بررسی آثاری که ناموجود است مراجعه به نقدهای مکتوب برای آن فیلمها بوده که تنها ترفند موجود برای فیلمهای ناموجود میتوانست باشد. .
![]()
مولف بنا به وضعیتی که در ساختارِ کتاب چیده، ناگزیر به این بوده که تمامِ آثارِ تولیدی را ببیند و بررسی کند؛ اتفاقی که در کتابهای مشابهِ پیشین، شاهدش نبودیم و در این جاگزینی و بهره بردن از نقدهای دورههای پیشین، مولف مجبور بود به نقدهایی ارجاع دهد که در گذر زمان و پیشرفتِ نقدنویسی در ایران و برای امروز فاقد اسلوبهای حرفهایِ نقدنویسی هستند و چارهای هم جز آن نبود. نقدهای تند و فاقد ریشههای هنری و غیر حرفهای در مجلات غیرتخصصی که ارجاع به آنها را ناگزیر میکرد ولی نقدها و نوشتههای پیشینیان در یک ناهماهنگی کامل با نقدهای دیگرِ کتاب، که مولف و همکاران او نوشته بودند، قرار داشت.
نقدهایی که برای فیلمهای دهه بیست و سی در کتاب گنجانده شده و متاسفانه ارجاعی به اصل آنها در کتاب نشده است، عموما از نقدهای بی امضا یا با نام مستعار از مجلات اطلاعات هفتگی و روزنامههای مشهورِ کیهان و اطلاعات، گردآوری شده که جا داشت مولف نیم نگاهی به منابع در همان فرهنگ میکرد. هر چند کتاب در ذیل فیلمهای نایاب، اشارهٔ درستی به نبودِ آن فیلمها کرده است. امری بدیهی در علم تاریخ و پژوهشهای تاریخی که در کتابهای هنری و سینمایی و برای خوانندگان این حوزه، اتفاقی غیرمتعارف است. همچنین در فرهنگنامه برای همه فیلمها سینمایی ساخته شده ایران تا سال ۱۳۵۷ درجه بندی کیفی کرده یا اصطلاحا ستارهگذاری داده است. ستاره دادن به آثار سینمایی، در همه جای دنیا و برای فیلمها متداول است و بیشتر به یک بازی شبیهتر است تا یک مِتُد علمی برای نشان دادن کیفیت اثر، کما اینکه در حوزهٔ ادب و هنر، رسیدن به نتیجهٔ مطلق در موردِ کیفیت اثر، تقریبا ناممکن است و تنها معدود فیلمهای ایرانی هستند که بر اساسِ مفهوم فلسفی حد یقین میتوان آنها را آثاری ممتاز به شمار آورد. فیلمهایی مثلِ گوزنها، آرامش در حضور دیگران، درشکه چی، کندو، سوته دلان و… در مورد بقیه آثار ستارههایی که مولفِ کتاب داده است نه امر یقینی است و نه میتوان آن را ملاکِ کیفیت و خوب و بد بودن اثر دانست و مشخص است که تنها و تنها نظر شخص مولف است که در مواردی بر اساس نظرات نیم قرن پیش منتقدانِ آن روزگار، تطبیق داده شده و این نوع امتیازدهی برای آثار از سوی مولف تنها یک راهنماییِ شخصی برای خوانندگانِ کتاب است که میتواند به اعتبار آن ستارهها فیلم را ببیند یا بی توجه به آن، کار خود را بکند و هرگز ملاک قطعی برای ارزشگذاری یک اثر نمیتواند باشد.

آرامش در حضور دیگران
فرهنگ سینمای فارسی با همهٔ این مشخصهها همچنین تلاش دارد لوکیشنِ فیلمها را در حد بضاعت و نیز خوانندهها و آهنگسازان، فیلم را در شناسنامهٔ خود بیاورد و فیلمی اگر واجد شرایط خاصی از جمله پرفروش بودن، کسب جایزه یا اعتبار جهانی مانند اکران جهانی، داشته باشد را در ذیل عنوان و نقد اثر گردآوردی کرده که می تواند امتیازی برای کتاب باشد

