خاطرهای ماندگار در سینمای موزیکال…
سکانس اجرایِ ترانهٔ «With a Little Bit of Luck»
در فیلم «بانوی زیبای من» یکی از لحظات بهیادماندنیِ تاریخِ موزیکالهای سینمای دنیاست؛ جایی که شخصیت آلفرد دو لیتل، پدر الیزا، با بازی استنلی هالووی که پیشتر سابقه طولانی در تئاتر موزیکال و کمدیهای انگلیسی داشت، روی صحنه میآید و با رقص و آواز و طنزی تلخ اما سرشار از زندگی، خلق میکند. هالووی پیش از این نقش را سالها روی صحنه تئاتر برادوی اجرا کرده بود و همان تجربه باعث شد که در نسخهٔ سینمایی نیز انتخابی درجه یک باشد. ترانه «اگه یه جو شانس داشتیم» که او میخواند، یک شوخطبعیِ شیرین با اخلاقیات اجتماعی و دشواری های زندگی کارگری در لندن آن زمان است.
قطعهای سرزنده و شاد که بهظاهر از بیخیالی و فرار از مسئولیت حرف میگوید، اما در واقع نوعی نقد اجتماعی است. طراحی میزانسن توسط «جرج کیوکر» در این سکانس با نمایشِ جنبوجوشِ مردم در خیابان، قابهای پرتحرک و رقص جمعی، حس زندگی طبقه فرودست را در تضاد با فضای اشرافیِ فیلم به نمایش میگذارد. موسیقی فردریک لوو نیز با ریتمی شاد و پرضربان، زبانِ طنزآمیزِ شعر این ترانه را برجستهتر میکند و با حرکات بازیگران هماهنگ میشود. اما آنچه این صحنه را برای تماشاگرِ ایرانی متفاوت و فراموشنشدنی کرده، دوبله فارسی و خواندن همین ترانه با صدای فرهاد مهراد از یاد نرفتنی است. صدای یکتا و معترضِ فرهاد به این قطعه رنگی تازه بخشیده، آنچنان که از یک ترانهٔ صرفاً طنز آلود، به بیانی انتقادی و اجتماعی تبدیل شده. جایی که در نسخه اصلی، یک شوخی سبکدلانه برای لحظاتی خنده و سرگرمی است، در دوبله فارسیِ فیلم با لحنِ فرهاد، ضمن حفظ طنز، تبدیل به ترانهای نوستالژیک شده. به همین دلیل، ترانهٔ «اگه یه جو شانس داشتیم» در حافظهٔ جمعیِ مخاطبان ایرانی نه فقط به عنوان بخشی از یک موزیکال پُرزرق و برق هالیوودی، بلکه بهعنوانِ ترانهای آشنا با صدای فرهاد، ماندگار شده است، نوایی که ترکیب تصویر استنلی هالوویِ بذلهگو با صدای معترضِ فرهاد، به آن لایهای تازه از معنا بخشیده و سبب شده که این سکانس از مرزهای سینما فراتر رود و در فرهنگ عامهٔ مردم ایران، به یک خاطرهٔ هنری و اجتماعی بدل شود…