Skip to main content

فیلم نزدیکی یا «Sex» نخستین قسمت از سه‌گانهٔ کارگردان نروژی، «یوهان هاوگرود» است که سال گذشته ساخته شده است . داستان فیلم روایتی متفاوت از خیانت است . موضوعی که همواره یکی از چالش‌های روابط انسانی بوده است. داستان درباره‌ی دو همکارمرد است که هنوز به شغل قدیمیِ پاک‌کردن لوله‌های دودکش شومینه‌ها مشغول هستند، شغلی که در دل برج‌ها و آپارتمان‌های شهری و‌معماریِ مدرن، معنایی تازه پیدا می‌کند و تقابل میان سنت و مدرنیته را به تصویر می‌کشد. فیلم قصهٔ زندگیِ دو خانواده‌ طبقه‌ متوسط است، خانواده‌هایی ساده اما در عین حال توانمند؛ آن‌ها بشکلی محترمانه درباره‌ مرزهای خیانت، شهوت و احساساتِ درونی حرف می‌زنند.

همین توانایی، لایه‌ای اندیشمندانه و فلسفی را به روایت فیلم اضافه می‌کند و آن را فراتر از یک قصه‌ی خانوادگی قرار می‌دهد. شخصیت‌ها نماینده‌ دو دیدگاهِ نسبتا متضاد هستند: اولی مردی بدون اعتقادات مذهبی است که روابط آزاد جنسی را عادی می‌داند، و ارتباط جنسی بدون وجود عشق را شکستن وفارداری نمی‌داند درحالی‌که همکار مذهبی‌ او با وجود مخالفتِ باطنی با دیدگاه‌های رفیقش، درگیرِ تناقض‌ها و رویاهای وسوسه‌برانگیز است. رفتارِ او در صحنه‌ جابجایی یخچال، که حتی پسرش را هم وارد می‌کند و باعث آسیب به دست او می‌شود، نمادی از اثرات ناخودآگاهِ شهوت بر رفتار به ظاهر انسانی در کمک به دیگران است که تاثیرهای مخربی بر خانواده‌اش گذاشته است.

این تضاد در روابط عاطفی نیز دیده می‌شود: «مرد مذهبی در برابر معلم موسیقی، شعر همیشگی خود را کنار می‌گذارد و قطعه‌ای مذهبی را زمزمه می‌کند در حالی که آهنگ‌های مورد علاقهٔ همیشگی اش درباره عشق و دوست داشتن است ، این نکته، نشانه‌ای از کشمکش میان ایمان و احساسات واقعی اوست. کارگردان فیلم با لانگ شات‌های متوالی از نماهای شهری، جاده‌ها و تونل‌ها و همچنین استفاده از رنگ‌های متضاد قرمز (وسوسه و خطر) و آبی (ایمان و آرامش)در طراحی لباس ، جهانی می‌سازد که در آن میل و اخلاق، سنت و مدرنیته پیوسته در حال چالش هستند.

لوکیشن‌های محدود و دیالوگ‌های طولانی و عمیق دو نفرهٔ فیلم‌، ما را بیاد فیلم های برگمان و وودی آلن می‌اندازد . اما زن آسیب دیده بر خلاف فیلم‌های معمول، برای مشاوره و صحبت در مورد مشکلش به جای مراجعه به سایکوتراپیست به دوستش اعتماد می‌کند. حذف صحنه‌های تکراری در مطب و وجود یک روانشناس بعنوان نفر سوم و گفتگوی صمیمی در کافه، بسیار انتخاب متفاوت و تاثیر گذاری‌ است .

در نهایت فیلم «Sex» تنها درباره‌ خیانت نیست؛ بلکه درباره‌ تناقض‌های زندگی‌ در جامعهٔ امروز است. فیلم، با این پرسشِ صریح مخاطب را به چالش می‌کشد: «در دنیایی که هم سنت و هم مدرنیته حضور دارند، مرز واقعی میان ایمان و اخلاق، وفاداری و خیانت، آزادی و میل انسانی کجاست و تأثیر عبور از این مرزها بر فرد و اطرافیانش چگونه است؟»