Skip to main content

من هنوز فیلمِ «زن و بچه» ساختهٔ سعید روستایی را ندیده‌ام ولی بعد از شصت و سه سال نقد فیلم نوشتن و طبعا نقد فیلم خواندن، نگاه مغرضانه را تشخیص می‌دهم. امروز نقد پیتر دیبروگ را بر فیلم «زن و بچه» در ورایتی می‌خواندم، این جناب خیلی زیرکانه، با همان بهانه‌های خودزنانِ وطنی، زیرآبِ فیلم را زده بود. آن‌ها که معتقدند فیلمساز خوب، کارگردانی است که فیلم‌هایش را طوری بسازد که شانسی برای نمایش در داخلِ کشورش نداشته باشد و یا اصلا فیلم نسازد! نکتهٔ مضحک دیگر در این نقد این است که سبک کار سعید روستایی را هالیوودی می‌نامد، البته که تفاوت زیادی است بین بُنجل سازانِ مرسومِ هالیوود با پیروانِ  سبکِ کلاسیکِ فیلمسازان بزرگ هالیوودی.

در این میان خانم مرجان ه. که هر از چند گاهی نوشته هایش را برایمان میفرستد، پس از دیدن فیلم «زن و بچه» متن زیر را برای سینمای بدون مرز فرستاده
حسن تهرانی

داستان فیلم زن و بچه سعید روستایی چیست؟ | روزنامه هفت صبح فیلم «زن و بچه» ساخته‌ی سعید روستایی، یکی از پیچیده‌ترین و جسورانه‌ترین آثار او تا به امروز است؛ فیلمی که نه‌تنها در ادامه‌ دغدغه‌های اجتماعی کارگردان در آثاری چون ابد و یک روز و متری شش و نیم قرار می‌گیرد، بلکه این بار با تمرکزِ بیشتر بر ریزترین جزئیاتِ روابطِ خانوادگی، نگاهی روان‌شناختی‌تر و فلسفی‌تر به بحران‌های درونی افراد در جامعه معاصرِ ایران دارد.

فیلم «زن و بچه» نه یک فیلم سادهٔ خانوادگی است، نه یک درام صرفا اجتماعی. این فیلم، حول مفهوم پیچیده‌ هویتِ فردی، در بستری از مسئولیت، محدودیت و روابط شکننده‌ انسانی شکل می‌گیرد. روایت، حول محورِ زنی می‌چرخد که پس از جدایی یا فقدان همسر، درگیرِ تربیت فرزندِ کوچکش می‌شود اما فیلم تنها به روایتِ رابطه‌ مادر/فرزندی نمی‌پردازد، بلکه با چرخش‌های هوشمندانه در روایت و استفاده از فضای رئالیستی، نشان می‌دهد چگونه نهاد خانواده در جامعه‌ ایران نه بر پایه‌ عشق، بلکه بر پایه‌ اجبار، قضاوت و میل به بقا شکل می‌گیرد.

شخصیت زن فیلم، نماد زنی مدرن در جامعه‌ای سنتی‌ است: زنی در تلاش برای استقلال، اما گرفتار شبکه‌ای از قضاوت‌ها و فشارهای اجتماعی. سعید روستایی به‌خوبی موفق شده تضاد بین خواستِ فردی و انتظاراتِ جمعی را به تصویر بکشد.

یکی از نقاط قوت اصلیِ فیلم، شخصیت‌پردازی‌های چند لایه است. زنِ فیلم، برخلاف کلیشه‌ «مادر فداکار» یا «زن قربانی»، شخصیتی است که گاهی اشتباه می‌کند، گاهی می‌گریزد، گاهی می‌خواهد بچه‌اش را ترک کند، و گاهی با تمام وجود برای اوفیلم زن و بچه سعید روستایی + بازیگران و داستان فیلم - مجله اینترنتی اسپیرو می‌جنگد. این پیچیدگی، حاصل نگاهی انسانی و بدون قضاوت است که در همه‌ آثار روستایی دیده می‌شود، اما در این فیلم به اوج می‌رسد.

بچه‌ فیلم، تنها یک ابزار عاطفی یا کاراکتری معصوم نیست؛ او در عین کودک بودن، واکنشی زنده به شرایط محیطی است: گاهی سرکش، گاهی خاموش و گاهی آینه‌ای است از اضطراب و تنهایی مادرش. شخصیت‌های فرعی نیز، از پدرِ زن گرفته تا مددکار اجتماعی یا همسایه‌ها، همه نقش‌هایی تأثیرگذار دارند و حلقه‌هایی از زنجیرهٔ روابط پیچیده‌ اجتماعی هستند که فیلم با دقت درهم می‌تند.

«زن و بچه» به لحاظ فرمی، بیش از پیش از قواعد سینمای نئورئالیستی و مستندگونه پیروی می‌کند. استفاده از دوربین روی دست، نماهای بلند، نورپردازی طبیعی و بازیگرانی با چهره‌های آشنا اما غیرستاره‌ای، به فیلم حسی از «واقعیت» می‌بخشد اما چیزی که فیلم را از صرف یک مستند اجتماعی جدا می‌کند، فضای روانی و پرتنشی است که در پسِ ظاهرِ ساده‌ آن پنهان شده است.

صدابرداری بسیار دقیق، استفاده از سکوت در لحظات بحرانی و تدوین غیرخطی، در برخی سکانس‌ها، حسی از بی‌قراری را به بیننده منتقل می‌کند که با وضعیت روانی شخصیتِ زن کاملاً هماهنگ است.

فیلم، به شکلی آشکار، نهادهای اجتماعی را زیر سؤال می‌برد: نهاد خانواده که در آن زن بدون حمایت رها می‌شود؛ نهادهای دولتی که ناکارآمد یا بی‌تفاوت‌اند؛ و نهاد قضاوت عمومی که زن را پیشاپیش محکوم کرده است. این جامعه‌ای است که مادر بودن در آن نه افتخار، که باری سنگین و تنها بر دوش زن است.

سعید روستایی، برخلاف فیلم‌های قبلی‌اش که گاهی به راه‌حل‌هایی اخلاقی یا قهرمان‌گونه متمایل می‌شدند، در اینجا به‌وضوح ناامیدتر، اما عمیق‌تر نگاه می‌کند: قهرمانی وجود ندارد، بلکه هر کس سعی می‌کند زنده بماند و این زنده ماندن، گاه بهایی گزاف دارد.

پایان فیلم، نه بسته است و نه گشوده؛ بلکه بازنمایی همان وضعیتی است که خود فیلم در طول روایت ترسیم کرده است: واقعیتی بی‌رحم، بدون قهرمان و بدون راه فرار. زنِ فیلم، شاید موفق شود در ظاهر همه چیز را کنترل کند، اما زخم‌های روانی، تنهایی و رنج، همچنان با او باقی می‌ماند. این، پایان‌بندی‌ای صادقانه و در عین حال تلخ است که در دل مخاطب می‌ماند.

مرجان ه.