Skip to main content

الان که کشورمان گرفتار یک جنگ غیر انسانی و ویرانگر شهری شده، می‌خواهم نگاهی به تصویرهایی بیندازیم که در پاره‌ای از فیلم‌های جهان در ترسیمِ بلایای جنگ شده و می شود نامش را سینمای ضد جنگ گذاشت. سینمایی که از مهم‌ترین جریان‌های هنری و اخلاقیِ تاریخ سینما در همهٔ کشورهای جهان است؛ جریانی که در برابر توجیه‌گری خشونت و قهرمان‌سازی‌های نظامی می‌ایستد و تلاش می‌کند چهره‌ی واقعی و دهشتناک جنگ را به تماشاگر نشان دهد؛ چهره‌ای آمیخته با خاک، خون، اشک، بی‌پناهی، ویرانی و از دست رفتن کرامت انسانی.

اهمیت سینمای ضد جنگ تنها در نقد جنگ به عنوان یک پدیده‌ی مخرب نیست، بلکه در دفاع از صلح، از انسان و از حقیقت است؛ حقیقتی که زیر آوارِ شعارهای وطن‌پرستانه، تبلیغات نظامی، و روایت‌های رسمی دفن می‌شود.

در تاریخ سینما، فیلم‌هایی که با رویکرد ضد جنگ ساخته شده‌اند، به‌ویژه در دوران‌های بحرانی، همواره توانسته‌اند صدایی متفاوت و ضروری باشند. «در جبهه‌ی غرب خبری نیست» ساخته‌ی لوییس مایلستون که در سال ۱۹۳۰ بر اساسِ رمانِ اریش ماریا رمارک ساخته شد، فیلمی که از نخستین ساخته‌های بزرگِ ضد جنگ در هالیوود بود. این فیلم با نگاهی بی‌طرفانه و انسانی، ترس و شکنندگی سربازان آلمانی در جنگ جهانی اول را به تصویر کشید و جهانیان را با حقیقت تلخ و پنهانِ جنگ آشنا کرد. سال‌ها بعد، نسخه‌ ۲۰۲۲ این اثر نیز بار دیگر با زبانی امروزی این فاجعه را بازآفرینی کرد و نشان داد که پیامِ انسانی این فیلم، همچنان زنده است.

ALL QUIET ON THE WESTERN FRONT" (1930) - Review

در جبهه‌ی غرب خبری نیست ۱۹۳۰

فیلم‌های آکیرا کوروساوا همچون «رپسودی در اوت» و «آیکرو»، که هردو بازتاب‌دهندهٔ فاجعه بمباران اتمی هستند، بیانگر رنج انسان شرقی از مصیبت جنگ‌اند. کوروساوا با نگاهی شاعرانه و انسانی، نه‌تنها به قربانیان، بلکه به حافظه جمعی یک ملت پرداخته و مرزهای سینمای مستند و شاعرانه را به هم پیوند زده است.

Ikiru | Rotten Tomatoes

در ایتالیا، فیلم «زندگی زیباست» اثر روبرتو بنینی با طنزی تلخ و روایتی انسانی، توانست در دل یکی از سیاه‌ترین فجایع تاریخ یعنی هو لو کاست، نوری از امید، عشق پدرانه و مقاومت انسانی را نشان دهد. این فیلم نشان داد که سینمای ضد جنگ، لزوماً به معنای نمایش گلوله و انفجار نیست، بلکه می‌تواند با بیان لطیف و احساسی، تصویر جنگ را از زاویه‌ای دیگر برملا کند.

1997 Movie Review: LIFE IS BEAUTIFUL, 1997 – WILDsound Festival

زندگی زیباست

از دیگر آثار برجسته باید به فیلم «جوخه» اثر الیور استون اشاره کرد که تصویری بی‌پرده از جنگ ویتنام ارائه داد؛ فیلمی که تجربه‌ شخصی استون را از میدانِ جنگ روایت می‌کرد و در آن، وحشت و پوچیِ جنگ از زبان سربازان آمریکایی را فریاد می‌زند. همین رویکرد را در «اینک آخرالزمان» ساخته فرانسیس فورد کوپولا نیز می‌بینیم، که با اقتباس آزاد از «دل تاریکی» جوزف کنراد، جنون و فروپاشی اخلاقیِ انسان در بطن جنگ را بررسی می‌کند.

Platoon

سینمای معاصر نیز از این مسیر بازنمانده است. فیلم «۱۹۱۷» اثر سم مندس، با تمام نوآوری‌های تکنیکی‌اش، در قلب خود یک ضد جنگ آشکار است. داستانی در بطن میدان‌های خونین جنگ جهانی اول، اما تمرکز آن بر بیهودگی کشتار و رنج سربازان جوان است. همچنین «لبه‌ فردا» با بازی تام کروز، هرچند فیلمی علمی‌تخیلی است، اما در بطن خود پیام تکرارِ بی‌پایان جنگ و بی‌نتیجه بودن خشونت را منتقل می‌کند

1917 Movie Poster | Poster By Marrakchi.

در سینمای ایران نیز آثاری چون «باشو، غریبه‌ کوچک» ساخته‌ی بهرام بیضایی، چهره‌ انسانی و قربانی‌محورِ جنگ را به‌خوبی نشان داده‌اند. باشو، کودکی جنوبی که خانواده‌اش را از دست داده و به شمال ایران پناه می‌برد، نماینده‌ی تمام کودکانی‌ست که جنگ آن‌ها را از خانه، زبان و کودکی‌شان جدا کرده است. فیلمی که بدون تصویر مستقیم از میدان نبرد، فاجعه‌ی جنگ را ملموس‌تر از هزار انفجار به نمایش می‌گذارد.

باشو غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی | عصر سینما

سینمای ضد جنگ، برخلاف آنچه گاه تصور می‌شود، یک ژانر نیست؛ بلکه نوعی موضع‌گیری اخلاقی و انسانی در برابر تحریف حقیقت است. در جهانی که ماشین تبلیغات نظامی و رسانه‌های دولتی همواره در حال قهرمان‌سازی و مشروعیت‌بخشی به خشونت‌اند، این سینما همچون وجدان بیداری عمل می‌کند که نگذاریم رنج قربانیان بی‌صدا بماند. جنگ‌ها اغلب از یاد می‌روند، اما تصویر یک کودک آواره، نگاه بی‌پناه یک مادر، یا جنازه‌ای که بر خاک افتاده است، اگر از دریچه‌ی دوربین سینما به ثبت برسد، می‌تواند برای همیشه در حافظه‌ بشر باقی بماند.

سینمای ضد جنگ، دعوتی است به تأمل، به اعتراض، به همدردی. این سینما می‌گوید پیش از آنکه بخواهید از مرزها دفاع کنید، از انسان دفاع کنید. پیش از آنکه به افتخار وطن بیندیشید، به کرامت انسان فکر کنید. و شاید روزی اگر این صداها بیشتر شنیده شوند، گلوله‌ای شلیک نشود، کودکی یتیم نشود، و صلح، دیگر تنها یک رؤیای سینمایی نباشد…