Skip to main content

فیلم «بروتالیست» به کارگردانی بردی کوربت و بازی آدرین برودی، درامی است که با استفاده از تاریخ، معماری و تجربیات فردی، به تحلیل پیچیدگی های دوران پس از جنگ جهانی دوم میپردازد. این فیلم نه تنها به عنوان یک روایت از زندگی یک معمار یهودی که در دوران هولوکاست جان به در برده، بلکه به عنوان اثری که در آن تاریخ و معماری با هم در پیوند هستند، به مخاطب ارائه میشود. در این پژوهش، به بررسی تأثیرات تاریخی تبعیض های دینی در اروپای شرقی، سبک معماری بروتالیست و چگونگی ترکیب این دو در روایت فیلم پرداخته خواهد شد.

تبعیض علیه یهودیان در اروپای شرقی ریشهای عمیق دارد. از قرون وسطی، یهودیان در بسیاری از کشورهای این منطقه تحت سرکوب و محدودیت های قانونی قرار داشتند. مسیحیان اورتودوکس یهودیان را قاتلین مسیح می دانستند. در روسیه و اوکراین، حملات خشونت آمیز علیه یهودیان که به نام پُوگروم ها شناخته میشود، بخش مهمی از تاریخ تبعیض ها بود. این تبعیض ها نه تنها در زندگی روزمره یهودیان تأثیر میگذاشت، بلکه به شکل گیری احساسات ضدیهودی در سراسر این کشورها کمک کرد.

در دوران پس از جنگ جهانی اول و اوایل قرن بیستم، با ظهور ملی گرایی افراطی در بسیاری از کشورهای اروپای شرقی، یهودیان به عنوان بیگانه و تهدیدی برای هویت ملی کشورها شناخته شدند. این زمینههای تبعیض، در نهایت در زمان جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید و نازی ها با استفاده از همکاری گروههای محلی و فشارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، هولوکاست را رقم زدند.

فیلم «بروتالیست» با در نظر گرفتن این پیشینه تاریخی، شخصیت اصلی خود، لازلو توت، معمار یهودی را در دوران پس از جنگ جهانی دوم قرار میدهد. او پس از نجات از هولوکاست و مهاجرت به ایالات متحده، در تلاش است تا در دنیای جدیدی که با تبعیض های جدید و ساختارهای پیچیده روبه رو است، جایگاهی برای خود بیابد. این فیلم با استفاده از تاریخ و شرایط اجتماعی آن دوران، پیچیدگی های شخصیتها و تعاملات آنها را به طور مؤثری به نمایش میگذارد.

زبره کاری یا معماری بروتالیست سبکی از معماری است که در آن ساختمان ها کلًا با بتن زبره و بدون روکش و دیگر عناصر کاربردی، به عبارتی عریان و عاری از زینت اجرا میشوند. اصطلاح زبره کاری (بروتالیسم) در ۱۹۵۴ در فرانسه و بریتانیا برای توصیف این شیوه به کار رفت.

سبک معماری بروتالیست که در نیمه ی دوم قرن بیستم به اوج خود رسید، به ویژه در دوران پس از جنگ جهانی دوم، ویژگیهای خاصی داشت که تأثیر زیادی بر فضای بصری و مفهومی فیلم «بروتالیست» گذاشته است. این سبک، به ویژه در اروپا و ایالات متحده، به دلیل استفاده از بتن خام، خطوط ساده و طراحی بدون تزئینات اضافی شناخته میشود. در این سبک، هدف بیشتر بر نمایش صراحت و سادگی مواد و ساختار تأکید دارد تا زیبایی شناسی یا تزئینات.

فیلم «بروتالیست» از این ویژگیها به طور هوشمندانه ای بهره میبرد تا تضادهای درونی شخصیتها و محیط های مختلف را به تصویر بکشد. بتن خام و طراحی های سخت و بیروح در ساختمان ها و فضاهای فیلم نه تنها به عنوان یک انتخاب بصری، بلکه به عنوان استعارهای از شرایط بیرحم و عینی جهان پس از جنگ جهانی دوم عمل میکنند. فضای سرد و غیرشخصی فیلم، همانند محیط های معماری بروتالیستی، احساسات سرد و بیروح شخصیتها را تقویت میکند و نشاندهنده ی دنیایی است که در آن انسانها با چالش های موجود در دنیای پس از جنگ مواجه اند.

در این راستا، لازلو توت به عنوان یک معمار یهودی که از هولوکاست جان به در برده، خود را در دنیایی از بتن و ساختارهای سرد و بیروح میبیند که مانند ساختارهای اجتماعی و فرهنگی پیچیده ای است که در آن زندگی میکند. این تضاد میان هنر و کارکرد، میان گذشته و آینده، در فیلم به خوبی نمایان است.
برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، فیلم «بروتالیست» یک اقتباس از هیچ اثر ادبی یا تاریخی مشخصی نیست و داستانی کاملًا اورجینال دارد. فیلمنامه را بردی کربت و مونا فستوُلد نوشته اند که پیشتر نیز در فیلم های قبلی کربت هم کاری داشته اند. این فیلم با وجود آنکه داستان یک معمار خیالی به نام لازلو تات را روایت میکند، اما از نظر محتوایی شباهت هایی به زندگی برخی معماران برجسته ی مهاجر، مانند مارسل بروئر، لودویگ میس فن در روهه و ایرو سارینن دارد.

لازلو توت،یک معمار یهودی است که زندگیاش به طور مستقیم تحت تأثیر دو واقعه عظیم تاریخی قرار گرفته: جنگ جهانی دوم و هولوکاست. لازلو نه تنها از این کشتارها جان به در برده، بلکه پس از جنگ به آمریکا مهاجرت میکند و در دنیای جدید با چالش هایی روبرو میشود. این شخصیت به عنوان یک معمار، در دنیای پس از جنگ جهانی دوم، در تلاش است تا نه تنها با آسیب های جسمی و روانی خود کنار بیاید، بلکه در محیطی مدرن و بیرحم به دنبال بازسازی هویت خود باشد.

لازلو در دوران جنگ جهانی دوم، تحت تأثیر هولوکاست قرار میگیرد و این تجربه به شکل عمیقی بر زندگی و روان او تأثیر میگذارد. او یکی از بازماندگان کشتار یهودیان است و پس از جنگ به آمریکا مهاجرت میکند. این تجربهها و تراژدیها باعث شدهاند که او با احساس گناه، اضطراب و شک به هویت خود روبرو شود. در واقع، او نه تنها در جستجوی یک مکان جدید برای خود است، بلکه در جستجوی معنای واقعی زندگی و هنر در دوران پس از جنگ میباشد.
ارتباط با معماری و هویت فردی

لازلو در حرفه ی خود به عنوان یک معمار به شهرت رسیده است، اما معماری برای او فقط یک شغل نیست؛ بلکه ابزارهایی برای فهم عمیق تر جهان و جستجوی معنای زندگی است. در دوران جنگ، این معمار یهودی شاهد تخریب بناها و تاریخ فرهنگی خود بود و این مسئله او را به دنیای پیچیده ای از بازسازی و ساختارهای جدید سوق میدهد.

لازلو با به کار گیری عناصر معماری بروتالیسم بنای مخوف اردوگاه های نظام فاشیستی آلمان نازی را بازآفرینی می کند. بروتالیستی که او در آن زمان فعالیت میکند، برخلاف دوران های قبلی معماری که به زیبایی و تزئینات بیشتر توجه میشد، بیشتر بر صداقت مواد و ساختار تأکید دارد. این ویژگی ها در شخصیت لازلو نیز به چشم میآید: او مردی است که دیگر به ظاهرسازی یا زیبایی های سطحی دنیا توجه نمیکند و در جستجوی معنای واقعی در زندگی و هنر است.

پس از جنگ، لازلو توت به آمریکا مهاجرت میکند و در دنیای جدید با چالشهایی روبرو میشود. او نه تنها باید با آسیبهای روانی خود از دوران هولوکاست کنار بیاید، بلکه باید در دنیایی که پر از تبعیض ها و پیچیدگی های اجتماعی است، خود را بازتعریف کند. معماری به عنوان ابزاری برای بیان هویت فردی او به کار میرود، اما در عین حال، او درگیر سوالات اساسی درباره ی زندگی، هنر و بازسازی معنای انسانیت در یک دنیای مدرن است.

در فیلم، لازلو با چالشهای درونی بسیاری مواجه است که بهویژه از تجربه های جنگ و تبعیض های نژادی و دینی نشأت میگیرد. او میخواهد با ساخت و طراحی بناهایی که نمایان گر بازسازی و نوآوری باشند، هم چنان در جستجوی هویتی تازه و قابل قبول باشد. این تضاد درونی، در کنار سردی و بیروحی فضاهای بروتالیستی، به خوبی در فیلم به نمایش گذاشته میشود و به مخاطب این امکان را میدهد که با شخصیت او و چالش هایش در دنیای پس از جنگ ارتباط برقرار کند.

بروتالیست نه تنها یک درام شخصی از یک معمار است، بلکه به نوعی یک نقد بر دنیای مدرن پس از جنگ جهانی دوم است. فیلم از منظر معماری و تاریخ به بررسی تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میپردازد که تأثیرات طولانی مدتی بر نسل های آینده دارند. در این فیلم، معماری بروتالیست به عنوان یک زبان بصری و استعاری برای بیان شرایط اجتماعی و روانی شخصیت ها استفاده میشود.

در نهایت، تأثیرات تاریخی (تبعیض های دینی و هولوکاست) و سبک معماری بروتالیست با یکدیگر پیوند خورده اند تا داستانی درباره ی سرکوب، هویت و تلاش برای بازسازی هویت پس از جنگ روایت کنند. این فیلم به گونه ای ماهرانه به استفاده از فضاسازی های معماری و تاریخ، نه تنها به تحلیل شخصیتی و اجتماعی میپردازد بلکه به واسطه ی استفاده هنرمندانه از عناصر معماری و تاریخ، به یکی از مهم ترین آثار سینمای در این حوزه تبدیل شده است.